اعضای خانواده‌ رابینسون، پس از فرود ناموفق بر روی یک سیاره ناشناخته، تمام تلاش خود را برای بقا و فرار از این سیاره به کار می‌گیرند. آنها در ادامه، با خطرات و چالش‌هایی دشوار مواجه می‌شوند و ...

در حالی که جنگ میان خون‌آشام‌ها و لایکن‌ها ادامه دارد، سیلین، خون‌آشامی که تخصصش کشتن گرگینه‌ها است به همراه مایکل، یک گرگینه دورگه، تلاش می‌کنند تا اسرار مربوط به نسل‌های گذشته خود و راز دشمنی باستانی میان دو قبیله را آشکار سازند. از طرفی دیگر مارکوس، فرمانروای خون‌آشام‌ها که اکنون از خواب برخاسته و تبدیل به یک هیولای قدرتمند شده، تصمیم دارد برادر گرگینه‌ خود ویلیام را از زندان همیشگی‌اش آزاد کند. حال سیلین و مایکل تلاش می‌کنند تا پیش از آنکه دیر شود، مارکوس را متوقف کرده و ...

داستان فیلم در مورد خون آشامی به نام "سیلین" است که به دلیل حمله مرگبار گرگینه‌ها یتیم شده است و حال برای یک قبیله خون آشام به عنوان یک قاتل آموزش دیده کار می‌کند. او مبارزه می‌کند تا "مایکل" یک پزشک ماهر، را از دسیسه‌ گرگینه‌ها نجات داده ولی ...

جس پس از نشانه گذاری شدن توسط نیروهای مرموز هدایت می شود،در حالی که خانواده و دوستان وی در تلاشند تا وی را نجات دهند...

محبوب ترین مجری خبری سان دیگو، «ران برگندی» ( ویل فرل ) با بازگشتی طوفانی می آید تا کانال خبری 24 ساعته نیو یورک را از آن خود کند...

گروهی از جنگجویان و دانشمندان توسط بیرحم ترین موجودات فضایی که با نام غارتگر شناخته میشوند ، شکار میشوند …

بعد از نابودی شبکه آسمان، گروهی از انسان‌های بازمانده به رهبری جان کانر سعی دارند مانع از اتمام کار توسط ماشین‌ها، شوند.

موجودات افسانه‌ای تصمیم دارند در مقابل انسانیت شورش کرده و بر دنیا حکمرانی کنند. از این رو پسر جهنمی و یارانش باید دنیا را در مقابل این موجودات شورشی، نجات دهند

يک بچه دیو بعد از اینکه توسط انسان‌ها پرورش میابد و بزرگ می شود، در مقابل نیروهای تاریکی می ایستد...

مهمانان سرکش سيارات ديگر باز دردسرساز شده اند و «مأمور جني» (اسميت) به کمک همکار سابقش، «مأمور کي» (جونز) نياز دارد. اما مأمور «کي» خاطره اش پاک شده است... 

مردي ميلياردر به نام «چارلز مورس» در سفري به آلاسکا از فکر اين که همسرش، «ميکي»(که از او بسيار جوان تر است) و «باب گرين» يک ديگر را دوست دارند، رنج مي برد. تا اين که هواپيماي حامل «چارلز»، «باب» و دستار او «استيون»، در درياچه اي بسيار پرت سقوط مي کند و حالا آنان بايد پاي پياده خود را نجات بدهند...